ابومحمد یعسوبالدین مشهور به رستگاری (زادهٔ کلا در شهرستان جویبار مازندران در ۱۳۱۹ خورشیدی) از دانشمندان و مفسرین حوزهٔ علمیهٔ قم است. ایشان تاکنون چند بار به دلیل مخالفت با ولایت فقیه و همچنین نگارش کتاب «حقیقت وحدت در دین» بازداشت و زندانی شده است
ایشان پس از تحصیل کلاس ششم ابتدایی عازم مشهد شد و ادبیات را از ادیب نیشابوری و تمام دروس سطح را با تدریس در مدت پنج سال در مدرسه خیرات خان و استفادهٔ تفسیر و روایت و اخلاق از حاج میرزا حبیبالله گلپایگانی و شرکت درس خارج سید هادی میلانی به قم عزیمت کرد و از محضر سید محمدکاظم شریعتمداری و سید محمدرضا گلپایگانی و سید محمد صادق روحانی و سیدمحمد محقق داماد و میرزا هاشم آملی تا سال ۱۳۵۵ شمسی استفاده نمود.
در تمام دوران تحصیلات سطح و خارج و حتی تعطیلات به کار نوشتن «تفسیر البصائر» و کتب دیگر اشتغال داشت. سپس تفسیر را در چهل جلد مسوده (پیشنویس) و به صورت شصت جلد مبیضه درآورد که در سال ۱۳۵۶ شمسی شروع به طبع آن نموده و تا سال ۱۳۶۴ شمسی بیست و یک جلد آن به طبع رسید. و چند سالی به علل عدم امکانات ادامهٔ طبع آن متوقف ولی در سال ۱۳۶۹ شمسی جلد پنجاه و هشتم آن نیز از طبع خارج و هماکنون به طبع مجلدات دیگر اشتغال دارد. همچنین وی بعد از نوشتن «تفسیر البصائر» مدعی شد که "چنانچه میدانست اجل مهلت میداد هر آیه از قرآن کریم را در یک جلد تفسیر میکرد". در همین حال و برای پاسخگویی به اشکال مخالفین با این مطلب؛ سورهٔ والعصر را در سه جلد بنام «تفسیر سورهٔ والعصر یا منشور جهانی دین مبین اسلام» به قلم تفسیر درآورد.
آیت الله جویباری برای اولین بار در ۱۳۶۲ به دلیل اتشار مطلبی در انتقاد از نظریهٔ ولایت فقیه بازداشت شد و به گفتهٔ فرزندش شش ماه در زندان انفرادی بوده است. ایشان برای دومین بار در سال ۱۳۶۵ به دلیل برگزاری مراسم برای درگذشت سید محمدکاظم شریعتمداری بازداشت شد. در نهایت در سال ۱۳۸۳ نیز او به دلیل نگارش کتاب «حقیقت وحدت در دین» بازداشت شد و به زندان رفت. دادسرای ویژهٔ روحانیت علت بازداشت آیت الله جویباری را «توهین به مقدسات و باورهای بنیادی اهل سنت» اعلام کرد. این کتاب در بیست هزار نسخه منتشر شد
از تألیفات ایشان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
به خدای منان
به تمام قران
به جلال احمد
به مقام حیدر
به کمال زهرا
به وقار زینب
به شبیر و شبر
به بهشت و کوثر
به قتال حمزه
به نبرد مالک
به صفای سلمان
به خلوص بوذر
به حقیقت دین
به تمام ایمان
به حبیب و میثم
به بلال و قنبر
که علیست والا
که علیست اعلا
که علیست اقا
که علیست بالا
که علیست مولا
که علیست هادی
که علیست رحمت
که علیست سرور
که علیست اول
که علیست آخر
که علیست ظاهر
که علیست باطن
که علیست آدم
که علیست خاتم
به علی ببالم
به علی بنازم
ز علی بخواهم
ز علی بخوانم
ز علی ستانم
که علیست عشقم
که علیست قلبم
که علیست عمرم
که علیست روحم
که علیست دینم
که علیست جانم
گر از او نخوانم
به چه کار آید زبان و دهانم
به فدای حیدر
من و دودمانم
من و خاندانم
من و دوستانم
علی ای صلاتم
علی ای زکاتم
علی ای صیامم
علی ای قیامم
علی ای نیازم
علی ای نمازم
به رخت بخندم
به سویت بپویم
به رهت بمیرم
به غمت بنازم
تویی افتخارم
تویی اعتبارم
ز تو سر بلندم
ز تو سر فرازم
اگرم نخواهی
اگرم نخوانی
به که دل ببازم
به ولایت تو
به محبت تو
ز شرار دوزخ
نبود مرا غم
حضرت آیت الله العظمی رستگارجویباری
مفسر بزرگ قرآن کریم